تولد يه جوجه...
نگارم مامان امروز از صبح استرس شديدي داره چون اگه خدا بخواد قراره يه ني ني كوچولوي خوشگل به جمعمون اضافه بشه...اره عزيزم زن دايي جون قراره ايشاله امروز سزارين بشه ويه گل پسر نازنازي به دنيا بياره...قرار بود مام بريم بيمارستان اما چون بابايي كار داشت نشد بريم اما اگه بعد از ظهر هوا خوب باشه قراره بريم مشهد بيمارستان و اين پسمل خوشگل رو كه احتمالا اسمش آقا تيام باشه ببينيم...ايشاله كه به سلامتي اين جوجوفسقلي به دنيا بياد و بشه همبازي دخترك گل من...امين... ...
نویسنده :
فاطمه
10:41